English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3891 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gynandrous U نر و ماده دو جنسی
gonadotrophin U ماده محرک غده جنسی
gamete U یاخته جنسی
germ cell U یاخته جنسی
haploid cell U یاخته جنسی
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
gametangium U سلول جنسی
gonocyte U سلول جنسی
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
ovum U یاخته ماده
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
sex U جنسی
homogeneity U هم جنسی
hermaphrodite U دو جنسی
hermaphrodites U دو جنسی
kindest U جنسی
sexes U جنسی
unisexual U یک جنسی
road sense U جنسی
sexual U جنسی
gamic U جنسی
unisex U دو جنسی
kinds U جنسی
bisexual U دو جنسی
diclinous U یک جنسی
generic U جنسی
kind U جنسی
ambisexual U دو جنسی
bisexuals U دو جنسی
Y chromosomes U کروموزوم جنسی
sexual symbolism U نمادگری جنسی
heteroerotism U دگرخواهی جنسی
heterosome U کروموزوم جنسی
heterophilia U دیگرخواهی جنسی
taxes in kind U مالیات جنسی
sexual disorder U اختلال جنسی
idols of the tribe U اوهام جنسی
sexual relations U روابط جنسی
sexual relations U مقاربت جنسی
autosomal U غیر جنسی
sexual receptivity U پذیرندگی جنسی
impotency U ضعف جنسی
sexual offences U جرائم جنسی
sexual maturity U بلوغ جنسی
heteroeroticism U دگرخواهی جنسی
gynandromorphy U ریخت دو جنسی
Peeping Toms U تماشاگر جنسی
bisexuality U دو گانگی جنسی
benefit in kind U نفع جنسی
raping U تجاوز جنسی
rapes U تجاوز جنسی
tax in kind U مالیات جنسی
climax U اوج جنسی
climaxes U اوج جنسی
raped U تجاوز جنسی
rape U تجاوز جنسی
truckage U مبادله جنسی
sexual development U رشد جنسی
sex glands U غدههای جنسی
sex differentiation U تمایز جنسی
sex differences U تفاوتهای جنسی
sex chromosomes U کروموزومهای جنسی
scopophilia U تماشاگری جنسی
pansexualism U جنسی نگری
paraphilia U نابهنجاری جنسی
parasexuality U نابهنجاری جنسی
sexual anomaly U نابهنجاری جنسی
payment in kind U پرداخت جنسی
peepling tom U تماشاگر جنسی
anaphrodisia U بی میلی جنسی
sodomy U انحراف جنسی
psycholagny U خیالپردازی جنسی
psychosexual U روانی- جنسی
renifleur U بو پرست جنسی
sex offenses U جرایم جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
sexual delusion U هذیان جنسی
sexual arousal U برانگیختگی جنسی
inkind U کمک جنسی
autoerotism U خودانگیزی جنسی
autoeroticism U خودانگیزی جنسی
impotence U ناتوانی جنسی
sexiness U جاذبه جنسی
impotence U ضعف جنسی
excitement U برانگیختگی جنسی
excitements U برانگیختگی جنسی
coitus U مقاربت جنسی
sexual perversion U انحراف جنسی
multure U مزد جنسی
puberty U بلوغ جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
sexual aberration U انحراف جنسی
libidos U شور جنسی
potency U توان جنسی
heterosexuality U دگرخواهی جنسی
sexual orientation U گرایش جنسی
sexism U تبعیض جنسی
sex discrimination U تبعیض جنسی
asexual U غیر جنسی
Sexual assault U تجاوز جنسی
sexuality U عطش جنسی
sexuality U تمایلات جنسی
petting U نوازش جنسی
sex education U اموزش جنسی
sex appeal U جاذبه جنسی
voyeurism U تماشاگری جنسی
modesty U شرم جنسی
lesbianism U رابطه جنسی زن با زن
sexual intercourse U امیزش جنسی
sexual intercourse U مقاربت جنسی
eroticism U تمایلات جنسی
libido U شور جنسی
active algolagnia U ازارگری جنسی
aphrodisiacs U برانگیزنده جنسی
aphrodisiac U برانگیزنده جنسی
Y chromosome U کروموزوم جنسی
deviations U انحراف جنسی
gender identity U هویت جنسی
zygosis U امیختگی جنسی
venery U مقاربت جنسی
deviation U انحراف جنسی
unisexuality U حالت یک جنسی
commodity money U پول جنسی
eroticism U تحریکات جنسی
rapists U متجاوز جنسی
erotomania U جنون جنسی
gonad U غده جنسی
rapist U متجاوز جنسی
Peeping Tom U تماشاگر جنسی
copulating U مقاربت جنسی کردن
clitoral orgasm U اوج جنسی خروسهای
cohabits U رابطه جنسی داشتن
exospore U هاگ غیر جنسی
cohabit U رابطه جنسی داشتن
cohabiting U رابطه جنسی داشتن
gonadotrophic U موثر درغده جنسی
passivism U فعل پذیری جنسی
gamic U دارای خاصیت جنسی
algolagnia U درد دوستی جنسی
copulates U مقاربت جنسی کردن
copulated U مقاربت جنسی کردن
agamous U فاقد الت جنسی
prestation U مالیات اجاره جنسی
paedophilia U میل جنسی به کودکان
copulate U مقاربت جنسی کردن
polymophous perversity U چندگانگی میل جنسی
platyhelminth U جنسی از کرمهای پهن
desexualization U غیر جنسی کردن
sexual intercourse U مواقعه نزدیکی جنسی
pedication U عمل جنسی با حیوانات
sexual intercourse U رابطه جنسی مجامعت
cohabited U رابطه جنسی داشتن
anorgasmia U فقدان اوج جنسی
hypersexuality U فزون خواهی جنسی
orgasm U اوج لذت جنسی
orgasms U اوج لذت جنسی
autosome U کروموزوم غیر جنسی
libidinous U وابسته به شهوت جنسی
autosome U رنگینتن غیر جنسی
asexual U بدون عمل جنسی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
inkind U کمک هزینه جنسی
promiscuous U بیقید در امور جنسی
perversion U انحراف جنسی یا اخلاقی
Recent search history Forum search
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
2immunogenicity
2transmembrane
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com